دین ستیزی در قالب جوک
با ورود شبکه های اجتماعی به زندگی ایرانیان ، شاهد نوعی دگردیسی آرام در تولیدات فرهنگی ایرانیان هستیم
این دگردیسی ها دو روی مثبت و منفی دارند.مانند چاقو که همه میدانند با آن میتوان دزدی و قتل انجام داد ولی سودهای چاقو آنقدر فراوان است که معمولا کسی به این دو خطر چاقو فکر نمیکند.
ولی اگر مراقب نباشیم ، همین دو خطر کم اهمیت، بسیار فراگیر می شود.
درباره شبکه های اجتماعی هم باید همین را گفت ؛ سودهایش بیشتر از زیان هایش است ولی اگر مراقبت نشود ، خطرهایش چنان فراگیر میشود که هیچ سودی از آن به دست نیاید.
در این سالها شاهدیم که مقوله طنز بسیار گسترده شده و در تلگرام و توئیتر و اینستاگرام تاربرگ ( پیج ) هایی را پدید آورده اند که هدفشان را طنز و جوک اعلام کرده اند.
جوک و طنز در ایران کهن ، هیچگاه هدف قائم به ذات نداشته و هیچکس برای جوک گفتن ، جوک نمی ساخته
بلکه هدف از طنز و جوک دو چیز بوده : گروهی
برای انتقاد از نابسامانی ها و وضعیت روزگار طنز ساخته اند که مهمترین نماینده این
گروه عبید زاکانی است. اما گروه دوم هدفشان از طنز ، تنها تخریب
افراد و یا اندیشه هاست. از این دو گروه ، طنزهای گروه اول برجای
مانده و طنزهای گروه دوم اکثرا از یادها رفته است. طنزهای مجازی این روزها اکثرا از جنس گروه
دوم است. اولا بنده به منشاء این جوک ها بسیار مشکوکم
؛ به راستی کانال هایی که ناچارند برای جذب عضو ، روزانه صدها جوک و مطلب طنز به کانالشان
بفرستند چه موقع فرصت پیدا میکنند که بنشینند و جوک بسازند؟ ثانیا بسیاری از همین تاربرگ های جوک ،
بیشتر مطالبشان را از روی دست هم کپی میکنند و همین باعث میشود که منبع ساخت جوک پیدا
نشود. متاسفانه به تازگی این کانال ها ، جوک هایی
میگذارند که بیشترشان حالت #شبهه_اندازی دارد و برخی هم مسلما #توهین به مقدسات دینی
است. میبینیم که در برخی جوک ها فرشتگان مورد
تمسخر قرار میگیرند و در برخی دیگر ادب حضرت لقمان ، سخن گفتن حضرت سلیمان با جانوران
، گوسفند قربانی کردن حضرت ابراهیم ، زیبایی حضرت یوسف ، کشتی ساختن حضرت نوح و
حتی حضرت آدم ابوالبشر را با جوک های سخیف به تمسخر میگیرند تا قداست این بزرگواران
شکسته شود و یا همانطور که در این عکس میبینید با
زبان طنز به جنگ اعتقادات آمده اند. مثلا جوک میسازند که اگر الکل رو رازی
کشف کرد ، پس چطور اسلام 1400 سال پیش حرامش کرده؟ یا مثل همین جوک ، مقام بهشت و حورالعین
را در حد یک کالای تبلیغاتی کاهش میدهند و هیچکس هم دقت نمی کند که اگر مثلا شرکت های
تبلیغاتی ، برای تبلیغ جنسشان از زن استفاده میکنند ، به این معنی نیست که با خرید
آن جنس ، آن زن هم نصیبشان میشود ولی حوری های بهشتی ، اولا هرچند مونث هستند
اما زن نیستند و ثانیا برای تبلیغ بهشت نیستند و بلکه خودشان پاداش نیکان هستند. قسمت خوب ماجرا این است که این جوک ها یک
خلاء بزرگ را به ما نشان داد و آن هم بی سوادی اکثریت مردم در کشور هست وگرنه اینگونه
جوک های بی سر و ته ، هیچگاه حتی مجال مطرح شدن نمی یافتند.
- ۹۷/۱۲/۱۸
خیلی عم خوب میکنن