یک نقدنویسی متفاوت
شادروان دکتر علی شریعتی یکی از چهره های جنجالی تاریخ انقلاب است.
گروهی وی را تا حدی بالا میبرند که به وی لقب لوتر شیعه میدهند و گروهی هم وی را بر زمین میکوبند و وی را تکفیر میکنند و یا برخی روشنفکران وی را «نادان خوش بیان» میخوانند و شمار بسیار کمی هستند که درباره وی با میانه روی سخن بگویند.
بحث درباره شریعتی در همه دوره های انقلاب و پس از انقلاب و در زمان حاضر هنوز مشتاق های خاص خود را دارد و جالب اینجاست که به گزارش یادداشت های شهید «محمدرضا خلیلی» در کتاب «دشت عباس» ، بحث درباره شریعتی حتی در سنگرهای رزمندگان در اوج جنگ با صدام هم جریان داشت.
به هرحال دکتر شریعتی با همه نقدهایی که به وی و اشتباهاتش وارد است ، دارای اندیشه های متعالی و بزرگی هم بوده است که اکنون نیز میتوان از آن بهره برد.
اما نقادی آثار و اندیشه های ایشان میتواند ، سره و ناسره را از سخنان وی بیرون بکشاند.
یکی از منتقدین جدی و جنجالی دکتر شریعتی در دوره حیات وی ، شهید قاسم اسلامی بود.
وی در نقد اشتباهات دکتر شریعتی بسیار کوشا بود و سخنرانی های فراوانی در نقد وی انجام داد و کتاب هایی هم نوشت.
یکی از همان کتاب ها که در آن زمان بسیار جنجال به پا کرد ، کتاب "سخنی چند با آقای علی شریعتی" بود که یک سوم هر صفحه کتاب سفید چاپ شده بود برای جواب دهی دکتر شریعتی!
شاید در وهله نخست این کار عجیب بیاید ولی در حقیقت این اقدام یک جنگ روانی بود علیه دکتر شریعتی.
زیرا هر خواننده کتاب یک پاسخنامه سیار داشت که میتوانست از دکتر شریعتی در هر لحظه ای ، درخواست پاسخ نماید.
گفته می شود که این کتاب سنگین ترین نقادی علیه دکتر شریعتی بود زیرا فشار روانی این کتاب و پاسخنامه سیار آن ، کلافگی بسیاری را برایش درست کرده بود.
البته پس از چندی ، دکتر شریعتی در لندن درگذشت.
اما این کتاب ، سرنوشتی خونین برای نویسنده این کتاب رقم زد ؛ شیخ قاسم اسلامی در سال پنجاه و هشت در حیاط خانه اش توسط گروهک فرقان ، ترور شد و به شهادت رسید.
- ۹۸/۰۲/۰۳